09 اسفند 1400 - 11:58
مقاله

آیا پوتین با حمله به اوکراین در دام طرح‌ریزی شده آمریکا افتاد؟

سه گزینه مطلوب آمریکا در جریان جنگ اوکراین عبارتند از: اول زمینه‌سازی بحران اقتصادی در روسیه در اثر تحریم‌ها، دوم طولانی کردن روند جنگ و بالا بردن هزینه‌های انسانی و مالی و حیثیتی روسیه و سوم ایجاد اختلافات داخلی در روسیه و پایان دادن به حیات سیاسی پوتین
کد خبر : 11212

پایگاه رهنما:

با شروع یکباره و غافلگیرکننده جنگ در اوکراین، آمریکا که خود نقش مهمی در دامن زدن به بحران و تحریک روسیه برای دست بردن به اقدام نظامی به منظور دفاع از منافع امنیتی خود در شرق اروپا ایفا کرد، اقدام جدی برای حمایت از متحد خود صورت نداد و عملاً اوکراین را در برابر تهاجم روس‌ها تنها گذاشت. اما فارغ از بی‌عملی غربی‌ها پس از شروع عملیات و سکوت در برابر کمک‌طلبی اوکراینی‌ها، مقامات امریکایی از هفته‌ها پیش از آغاز تهاجم نیز نسبت به عدم ورود مستقیم به جنگ برای دفاع از اوکراین در صورت تهاجم روسیه تأکید می‌کردند.

حتی با وجود آنکه مواضع انفعالی واشنگتن مورد انتقاد شدید اوکراین و رسانه‌ها و افکار عمومی و سیاسیون داخلی آمریکا می‌باشد اما همچنان تغییری در رفتار مقامات کاخ سفید که مشاهده نمی‌شود.

حال این نوع رفتار متناقض واشنگتن، که از یکسو با طرح دعوای عضویت اوکراین در ناتو آتش‌بیار معرکه شدند و از سوی دیگر در لحظه فوران بحران کناره‌گیری اختیار کرده‌اند، این گمانه‌زنی را در میان تحلیلگران تقویت کرده است که چه بسا طرح و برنامه اصلی آمریکا قربانی کردن اوکراین برای هدفی استراتژیک علیه روسیه و به عبارت دیگر طعمه قرار دادن اوکراین برای هول دادن روسیه به سمت باتلاقی از پیش برنامه‌ریزی شده باشد.

مع الوصف اکنون این تحلیل قابل بررسی است که آیا مقایسه میزان هزینه‌ها و دستاوردهای روسیه و ناتو از شروع جنگ در اوکراین، تأییدکننده سناریو دام‌افکنی غرب برای پوتین خواهد بود یا خیر؟

 

پوتین و چالش تحریم‌های ضدروسی

یکی از مهمترین استدلال‌ها در حمایت از سناریوِ طرح‌ریزیِ کشاندن روسیه به ورطه جنگ در اوکراین از سوی آمریکا، موضوع اقدام احتمالی غربی‌ها برای زمینگیر کردن اقتصاد روسیه از طریق تحریم‌های گسترده در روزها و هفته‌های آینده می‌باشد به صورتی که شرایط بد اقتصادی و تحمیل هزینه‌های جنگ طولانی مدت در اوکراین و حتی تحمیل شکست در این جنگ به مسکو، موجبات شکلگیری بحران‌های داخلی و ناآرامی و نارضایتی اجتماعی از عملکرد پوتین شود و در نهایت پوتین و حزب متبوع او در انتخابات‌ آینده شکست خورده و بدین ترتیب روسیه که در دوران پوتین به سمت احیای جایگاه و قدرت گذشته خود پیش از فروپاشی شوروی حرکت می‌کرد، متوقف شود.

در این بخش سه گزینه مطلوب آمریکا در جریان جنگ اوکراین طرح شد: اول زمینه‌سازی بحران اقتصادی در روسیه در اثر تحریم‌ها، دوم طولانی کردن روند جنگ و بالا بردن هزینه‌های انسانی و مالی و حیثیتی روسیه و سوم ایجاد اختلافات داخلی در روسیه و پایان دادن به حیات سیاسی پوتین.

در راستای این سناریو غربی‌ها بلافاصله پس از آغاز عملیات نظامی روسیه در اوکراین بسته‌های مختلف تحریم‌های اقتصادی را در دستور کار قرار داده‌اند و حتی سخن از حذف روسیه از سوییفت (جامعه جهانی ارتباطات مالی بین بانکی) زده می‌شود. بایدن رئیس جمهور آمریکا پس از نشست اضطراری گروه هفت اعلام کرد که تحریم‌های جدید به اقتصاد روسیه آسیب می‌رساند و رابطه مسکو را با اقتصاد جهانی قطع می‌کند.

بایدن گفت که تحریم‌های جدید «هزینه سنگینی بر اقتصاد روسیه تحمیل خواهد کرد و بهینه‌سازی شده‌اند تا تأثیر بلندمدت بر روسیه را به حداکثر برسانند.

به گفته بایدن، هدف از این تحریم‌ها آسیب رساندن به بخش فناوری روسیه، از جمله قطع بیش از نیمی از واردات فناوری و همچنین صنایع فضایی، هوافضا و نظامی روسیه است.

همچنین برخی دیگر از رهبران غربی همانند ماکرون رئیس جمهور فرانسه وعده طولانی شدن روند جنگ را داد.

روسیه از سال‌های پیش خود را آماده چنین روزهایی کرده بود. در سال ۲۰۱۴ میلادی، زمانی که نیروهای روسیه وارد کریمه شدند تا بخشی از اوکراین را ضمیمه خود کنند، زنگ اولین تحریم‌های بین‌المللی علیه این کشور به صدا درآمد که درس بزرگی برای مسکو محسوب می‌شد. از آن به بعد، روسیه از وابستگی به دلار فاصله گرفت و کرملین تلاش کرده تا اقتصاد کشور را در برابر تحریم‌های احتمالی مقاوم کند.

 بنابر اعلام بانک مرکزی روسیه، ارزش ذخایر مالی دولت این کشور - در قالب ارز و طلا تا ماه ژانویه (۲۰۲۲) - بیش از ۶۳۰ میلیارد دلار بوده است؛ که رکورد تاریخی در این زمینه محسوب می‌شود.

این رقم روسیه را به عنوان دارنده چهارمین ذخایر بزرگ مالی دنیا معرفی کرده است که برای زمان قابل توجهی به منظور جلوگیری از افت ارزش پول ملی این کشور (روبل) می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد.

در حقیقت هم اکنون فقط ۱۶٪ ذخایر ارزی روسیه به دلار است. پنج سال سال پیش میزان ذخایر دلاری روسیه ۴۰٪ بود.
دولت روسیه همچنین در اقدامی احتیاطی قدم‌های اولیه برای ایجاد سیستم بومی پرداخت‌های بین‌المللی را برداشته تا در صورت قطع شدن دسترسی به سیستم سوئیفت دست و پا بسته نباشد.

این کشور همچنین حجم بودجه دولت را کاهش داده و ثبات را جایگزین رشد اقتصادی کرده است؛ به این معنی که طی ده سال گذشته نرخ رشد اقتصادی این کشور بطور متوسط کمتر از یک درصد بوده ولی وابستگی خارجی کاهش یافته است.

بنابراین در حالی که پوتین معتقد و مصمم است که می‌تواند تکانه‌های اقتصادی ناشی از تحریم‌های غرب را کنترل کند، غرب در توانمندی اعمال کامل تحریم‌ها علیه روسیه متزلزل نشان می‌دهد چنانکه پس از اعلام بایدن مبنی عدم امکان حدف روسیه از سوییفت، فون درلاین رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا نیز گفت که به رهبران اتحادیه اروپا پیشنهاد خواهد کرد که "تعداد معینی" از بانک‌های روسیه از سوئیفت حذف شوند.

همچنین در این میان برخی از کشورها همانند چین به عنوان یکی از قطب‌های اقتصادی جهان موضع‌گیری مخالفی در برابر تحریم‌های غرب اتخاذ کرده است و این امر پوتین را به نفوذپذیر بودن دیوار تحریم‌ها امیدوار می‌کند.

مسئله حائز اهمیت دیگر در بعد اقتصادی اثرات جنگ اوکراین برای روسیه، موضوع صادرات انرژی است که اقتصاد روسیه وابستگی زیادی به این بخش دارد. روسیه یکی از بزرگترین صادرکننده گان نفت و گاز به شمار می‌رود و از قضا آمریکا با تحریم صادرات نفت و گاز روسیه،می‌تواند وابستگی انرژی اروپا به مسکو را کاهش (بویژ با از کار افتادن خط لوله گاز نورداستریم 2) و حتی خود به عنوان بزرگترین صادرکننده ال ان جی و بزرگترین تولیدکننده نفت خاک جهان به فکر فتح بازارهای جدید انرژی و کسب سود بیشتر در این حوزه‌ها باشد. با این حال در این موضوع نیز کنار زدن یک تولیدکننده مهم انرژی تبعات سنگینی برای بازارهای انرژی دارد و علاوه بر اروپا که از افزایش قیمت‌ها به شدت متضرر می‌شود آمریکا نیز خود به عنوان یکی از بزرگترین مصرف‌کنندگان نفت خام خواهان افزایش قیمت‌ها نیست.

 

ناتو و پس‌لرزه‌های جنگ در اوکراین

بخش مهم دیگر سناریو قربانی کردن اوکراین برای به دام‌ انداختن روسیه، به موضوع منافع آمریکا از تقویت وابستگی نظامی و امنیتی اروپا به خود با ابزار روسیه‌هراسی می‌باشد. در سالهای اخیر و بویژه پس از روی کار آمدن ترامپ در آمریکا، کشورهای اروپایی نسبت به گذاشتن تمام تخم‌مرغ‌های منافع امنیتی خود در سبد ناتو و حمایت‌های آمریکا دچار تردیدهای جدی شدند و این موضوع در کنار بروز شکاف‌های جدی سیاسی و رقابت‌های ژئوپلتیکی میان اعضا ناتو موجب شد تا حتی امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه از مرگ مغزی ناتو خبر دهد.

با روی کار آمدن دولت جدید، کاخ سفید سعی کرد تا بار دیگر شکاف‌های دو سوی آتلانتیک را کاهش داده و اتحاد ناتو را احیا کند و بدین ترتیب خیز کشورهای اروپایی برای کسب استقلال دفاعی از آمریکا را متوقف نماید. برنامه‌ای که البته در بیش از یک سال سپری شده از عمر دولت بایدن محقق نشده و کشورهای بزرگ اروپایی همچنان بر لزوم ایجاد مکانیسم‌های دفاعی مستقل از ناتو تأکید دارند.

با این مقدمه مسئله این است که ایا عملیات نظامی روسیه در اوکراین موجب بازگشت دیدگاه لزوم اتکا نظامی به آمریکا از سوی دولت‌های اروپایی خواهد شد یا خیر؟

در این بخش از سناریو نیز همچنان برد چندانی برای آمریکا نمی‌توان متصور بود و حتی کاملاً برعکس انفعال نظامی آمریکا اولاً در بعد بین المللی به عنوان نمادی از دوران افول آمریکا و گذار از جهان تک قطبی تبدیل شد و ثانیاً عدم امکان اتکا نظامی به آمریکا و اعتماد به وعده‌های حمایتی واشنگتن را به جهانیان گوشزد نمود به صورتی که در آینده کشورهای اروپایی را به تسریع در مسیر استقلال دفاعی از واشنگتن تشویق خواهد نمود.

بنابراین در مجموع می‌توان گفت بر اساس برآوردی که از انطباق اهداف طراحی شده در سناریوِ «طعمه‌سازی از اوکراین» با واقعیات میدانی تحولات صورت گرفت، اولاً سکوت و انفعال نظامی آمریکا و غرب بیش از آنکه نتیجه استراتژی‌ای برای به دام انداختن روسیه باشد به دلیل ناتوانی آمریکا و ناتو از ورود به جنگ با روسیه بوده و حتی اینکه غربی‌ها بتوانند با کمک‌های نظامی خود به اوکراین جلوی پیشروی سریع نیروهای ارتش روسیه را بگیرند و روند جنگ را طولانی کنند کمرنگ به نظر می‌رسد.

ثانیاً اینکه برنامه‌ریزی برای نابود کردن اقتصاد روسیه، با توجه به اقدامات مقابله‌ای روسیه و همچنین محدودیت‌های غرب برای اعمال تحریم‌های تمام‌عیار، انگونه که در این سناریو گفته می‌شود میسر نیست.

در مقابل اما این روسیه است که با اجرای عملیات نظامی در اوکراین اولاً از تبدیل شدن اوکراین به محلی برای تولد یک تهدید امنیتی بزرگ از سوی غربی‌ها و ناتو در آینده جلوگیری کرد و از سوی دیگر کشورهای اروپای شرقی را در مورد سرنوشت اعتماد به وعده و وعیدهای غرب و آمریکا در مورد پیوستن به ناتو دچار تردید اساسی کرد و سوماً پوتین با این عملیات نظامی هم هیمنه آمریکا و ناتو را شکست و هم انتقام تاریخی فروپاشی شوروی را از غربی‌ها گرفت تا بر جایگاه سیاسی و محبوبیت خود در میان روس‌تبارها بیافزاید.

منبع: الوقت

ارسال نظرات